سپیده سینه خیز می رود
سپیده عزیزدر یکسالگی
خوابهای شیرین
خنده های شیرین
زندگی سلام!
دختر گلم !وقتی که چشمانت را به زندگی باز کردی !پس خوب زندگی کن دلبندم!!!! ...
روزهای اول زندگیت نازنین من
در این روزها مادر بزرگ وعمه جان برای پرستاری از تو به خانه ما آمده بودند یادت باشه عمه اقدس جان برای تو خیلی زحمت کشید .مادر بزرگ تورا در بغلش می گرفت وبرات لالایی می خواند .خیلی دختر خوبی بودی اصلا" گریه نمی کردی به طوری که من بعضی وقتها می ترسیدم که تو نفس می کشی. قربونت برم مامان جون!! ...
وقتی که برای اولین بار نشستی دلبندم
اولین روز زندگیت
وقتی به دنیا آمدی همه از خوشحالی سر از پا نمی شناختند .برادرت از کادویی که برایش اورده بودی بسیار خوشحال بود .دوستت دارم نازنینم!!!!!!! ...